پاسخ دکتر حیدری به کورش زعیم
بادرود و سپاس از همرزم نازنین جناب آقای دکتر عبدالرضا حیدری
بینهایت سپاسگزارم که پاسخ آقای کوروش زعیم را با درایت نوشتید ، ولی موردی که من در اظهار
نظرها آقای زعیم در وبسایتشان متوجه شدم درکنار اینکه همانند یار دیرینه و همسنگر انقلابی خودشان
” آسد اکبر گنجی ” هنوز معنای واژه دموکراسی را نمیدانند و واژه دموکراسی را مانند حجابی برای
پوشش خود استفاده میکنند ، تفاوتی هم ندارد که زیر این حجاب عملکردشان چیست !!! همان مثال ”
یکی را تو ده راه نمیدادند سراغ خانه کدخدارا میگرفت ” واقعا در مورد آقای زعیم و اکبر گنجی ها
صدق میکند ، دموکراسی این حضرات از نوع دموکراسی اسلامی است که الله اکبرگویان سنگسار میکنند
و گردن میزنند و بدار آویزان میکنند و خودرا دموکرات مینامند !!! و نه تنها کینه و دشمنی با اکثریت
ملت ایران بخاطر” پهلوی ستیزی” که در وجودشان رخنه کرده است دارند بلکه منکر تاریخ و فرهنگ
ایران میباشند ، باعث تعجب است که آقای زعیم برای خود مطرحی از نام کوروش بزرگ سوء استفاده
میکند ولی با تاریخ و فرهنگش سر ستیز و دشمنی !!!
چگونه آقای زعیم و یارشان اکبر گنجی بخود اجازه میدهند که بخش عظیمی از ملت ایران را که
خواهان بازگشت نظام پرافتخار پادشاهی و تاریخ و فرهنگ هزاران هزار ساله ایرانزمین هستند را
نادیده گیرند و از واژه دموکراسی سوء استفاده کنند ؟؟ آیا این فرصت طلبانی که از سهامداران انقلاب
ننگین اسلامی بودند مگر در سال ۵۷ همین استقلال و آزادی و جمهوری را به همراه امامشان خمینی
خواستار نبودند ؟؟؟ حال دوباره بدون اینکه توی ده راهشان دهند و کسی به اینگونه فرصت طلبان پلید
نیت بها دهد برای ملت نسخه پیچی میکنند و کینه ورزی را بحدی میرسانند که اگر در قدرتشان باشد
حذف فیزیکی این بخش عظیم ملت ایران را در نظر خواهند داشت ؟؟؟ آقای زعیم بریده و دوخته و
پوشیده و بسیار هم از خودش متشکرهم شده و باوردارم چندین بار در مقابل آئینه اطاق خوابش از این
اظهار نظرهای همراه باکینه سپاسگزاری هم کرده است ! بهر روی خوب است نمردیم و پس از ۳۰
سال در گروهک جمهوری خواه هم یکی بعنوان رهبر برای پیشبرد اهدافشان ادعا و پیش بینی یک
جمهوری دموکراتیک از نوع ۵۷ را به شیوه دیگری عنوان نمود و کینه و دشمنی خودش را پیشا پیش
به نمایش گذاشت تا بویژه جوانان با این افکار پوسیده بیشتر آشنا شوند ، و گول واژه وحدت ملی که به
روی ایمیل آدرسشان گذاشتند را نخورند ، و به مسخره گیرند که این چه وحدت ملی است که منکر
اکثریت ملت ایران است ؟
در خاتمه باید به آقای زعیم ها و آسد اکبرگنجی ها بگویم ، کار هر کس نیست خرمن کوفتن ! و یا هر
گردی گردو نیست ، اگر پس از این همه دشمنی ، کشتار و ویرانی ایران که با همین افکار پوشالین شما
ها بوجود آمد و نتیجه اش کشتار سردارن و دلاوران و میهن پرستان بدست هم فکرانتان انجام گرفت و
آوارگی ۳۰ ساله عاشقان ایران ، باز بزرگ منشی و مهرشاهانه همین پیروان و باورمندان نظام
پرافتخار پادشاهی که اکثریت ملت را در بر دارد است که نه تنها خواستار حذف شما نیستند ، بلکه
تنها وارث تاریخ و فرهنگ پادشاهی ایران “شاهزاده رضا پهلوی” همیشه نظر مهر به شما گمراهان
کینه ورز و پهلوی ستیز داشتند و از یکایک ما خواستند شمارا بعنوان هم میهن قبول داشته وبا واژه
دموکراسی نخواهیم منکر وجود شما غیر دموکراتها شویم
پاینده ایران پادشاهی ، شرم و ننگ بر جمهوری اسلامی و همدلان و همنظران و سهامداران انقلابی اش
شهریار فتحی ونکوور کانادا
برای مطالعه پاسخ جناب آقای دکتر حیدری به کوروش زعیم به فایل پیوست مراجعه نمائید سپاس
—————————————————————————————————————————————————–
|
واژه نامه را نگاه میکردم و دیدم که ” زعیم ” به معنای ” رهبر ” است . ازینرو در پاسخ خود به آقای ” زعیم “، ایشان را آقای ” رهبر ” خطاب میکنم . جنابِ آقای رهبر، مثالی در ایران وجود دارد که در بسیاری موارد نیز صدق میکند : مردی بر سر مویی نداشت، از او پرسیدند نامت چیست، گفت ” زلفعلی ” ؛ زنی دارای چهره ای زشت بود ، از او پرسیدند نامت چیست، گفت ” زیبا ” ؛ به نامِ خود نیز توجه کردم ( عبدالرضا ) و دیدم که مغایر با حقیقت است، چون من به اسلام نیز اعتقاد ندارم، چه رسد که عبد و یا بندهء امامش ، رضا باشم . جناب آقای رهبر ( زعیم ) ازینرو بعنوانِ یک هموطن به شما نیز پیشنهاد میکنم که مبادا باد در غبغبِ شما بیفتد و فکر کنید که حقیقتاً رهبرید و مبادا که با همین خیالِ باطل است که اینچنین نسخه پیچیهای بدور از عقل و شعورِ یک انسانِ عاقل و بالغ را میکنید . چون پاسخِ را با اشاره به واژه نامه آغاز نمودم، خواهش میکنم که شما نیز برای درکِ آسانترِ معنا و مفهومِ “رفراندوم” ، به واژه نامه مراجعه فرمایید : رفراندوم = همه پرسی = انتخابِ آزادانهء ملت، از میانِ همهء آلترناتیوهای موجود ؛ حذفِ آلترناتیوِ پادشاهی در رفراندومِ خیالی و باطلِ شما، دقیقاً همانند عملکردِ شورای نگهبانِ جمهوریِ جنایتکارِ اسلامی در انتخاباتِ نمایشی اش و منعِ صلاحیتِ برخی از کاندیداهاست ؛ ( البته جهتِ رفعِ هرگونه سوء تفاهمی، خدمتتان عرض میکنم که میهن پرستان و طرفدارانِ پادشاهی، حکومتِ اسلامی را در کلیتش قبول نداریم و هرگونه انتخاباتی در این رژیم را تحریم میکنیم ) . جنابِ آقای رهبر ( زعیم ) ، بعد از گذشتِ ۳۰ سال اسارت ، هنوز وجودِ چنین اندیشه های احمقانه ای جای تأسف دارد و برای بارِ دیگر، میزانِ شعورِ سیاسیِ شما به اصطلاح طرفدارانِ جمهوری و جبههء ملی را یکبارِ دیگر به اثبات میرساند . توجه بفرمایید که من بعنوانِ یک طرفدارِ نظامِ پادشاهی مبارزه میکنم، ولی هیچگاه اعتقاد به تحمیلِ عقیدهء خود به ملتِ ایران را نداشته و ندارم و هیچگاه با حذفِ هیچگونه آلترناتیوی در رفراندومِ پس از آزادی، برای انتخابِ نوعِ نظامِ آینده موافق نیستم، چون معتقدم که چنین سانسورهای سیاسی و حذفِ آلترناتیوها در یک همه پرسی، زمینه را برای استقرارِ یک حکومتِ خودکامهء دیگر در ایران فراهم میسازد . ازینرو و در پایان خدمتِ شما، جناب آقای رهبر ( زعیم ) عرض میکنم، که دیدارِ ما در ایران فردا، در یک رفراندومِ آزاد، که در آن همهء آلترناتیوها موجود باشند و میدانم که ترسِ شما از چیست، و اینکه میدانید که در چنین رفراندومِ آزادی، اکثریت ملت به پادشاهی رأی خواهند داد . اگر برای آزادیِ ایران مبارزه میکنید، در ابتدا اندیشهء خود را از اسارت در اینگونه سهل و باطل اندیشیها آزاد کنید و نجات دهید . پاینده ایران و ملتِ ایران و فرهنگِ پر افتخارِ پادشاهی مرگ بر جمهوری اسلامی و ننگ بر مزدورانش جبهه نجات عبدالرضا حیدری
|
سرود شیروخورشید
به یاد پسر شمشیر: نادرشاه کبیر
که روس و انگلیس و عثمانی را لرزانید
درفش میهنم، چو رفته بر باد / کشور ما شده به دام بیداد
افسر شهسوار، برفته از یاد / فره ی میهنم، بگشته فریاد
شیروخورشید من / جام جمشید من / گم گشته ی وطن / برگرد به ایران (۲ بار)
پرچم پادشاه / گشته است بی پناه / نقش اهریمنان / بر جای کیان
شیر ایران زمین / برخیز و از کمین / برفکن تازیان / ز خاک آریان
ایران باز سبز میشود / دلها سپید همچو ابر / سرخی ی روی درفش / چون خون بابک
خورشید زرین ما / بار دگر میتابد / شب سیه میرود/ خوانَد چکاوک
تخت خسروانه ها / بدون بهانه ها / میشود پرشور و شیدا
میروید جوانه ها / میکشد زبانه ها / آتش اهور زیبا
پرچم پادشاه / گشته است بی پناه / نقش اهریمنان / بر جای کیان
شیر ایران زمین / برخیز و از کمین / برفکن تازیان / ز خاک آریان
(این تصنیف بر وزن و آهنگ «گل گلدون من» سروده شده است)
Mihansalari.persianblog.ir