به اصطلاح اپوزیسیون داخلی و مضحکه انتخابات
در حاشیه مضحکه انتخابات
خلاصه ای از مطلب محسن ابراهیمی
فقط چند هفته به تئاتر مضحک اسلامی به نام انتخابات در ٢٢ خرداد مانده است. به این تئاتر اسلامی میتوان از دریچه های متنوعی نگاه کرد: از دریچه بازیگران اصلی اش، از دریچه “اپوزیسیون” انگشت به دهان بی عقل یا شارلاتان، از دریچه محافل و رسانه های غربی و بالاخره از دریچه مردم ایران. بسته به اینکه از کدام دریچه به این بازی نگاه میکنید منظره های متفاوتی خواهید دید و وجوه و لحظات متفاوتی نظرتان را به خود جلب خواهد کرد.
از نقطه نظر بازیگران اصلی این تئاتر انتخاباتی، یعنی سران حکومت اسلامی و کاندیدهای اصلی حکومتی، کسانی که همدیگر را به چهره میشناسند و سابقه مشترک زیادی دارند، واقعا انتخاباتی دارد صورت میگیرد. انتخاب میان کسانی که ادعا میکنند برای حفظ نظام اسلامی از پرتاب شدن به پرتگاه، صالحتر از دیگران هستند. آنها خوب میدانند که به نام “ناجی ملت” میخواهند حکومتشان را نجات دهند. به قول خودشان حکومت اسلامی دارد به “پرتگاه” نزدیک میشود و باید هر چه زودتر جنبید و پای این نظام را از لبه پرتگاه به عقب کشاند.
اگر به این مضحکه از دریچه نگاه “اپوزیسیون” طرفدار حکومت و رسانه های غربی نگاه کنید واقعا تصور میکنید انتخاباتی در ایران صورت میگیرد. انگار در ایران مردم دارند در باره سرنوشت سیاسی آینده شان تصمیم میگیرند. اصلا تصور میکنید در سویس و فرانسه و آمریکا زندگی میکنید. اینها با کمال وقاحت باد در غبغب میاندازند و از ادبیات انتخاباتی فرانسه و آمریکا برای تفسیر نمایش اسلامی ٢٢ خرداد استفاده میکنند: اینها با دیدن زهرا رهنورد در کنار تور انتخاباتی میرحسین غش میکنند و از میشل اوبامای ایران صحبت میکنند! اینها هر گاه شیخ کروبی از “تغییر” حرف میزند یاد “اوبامای ایران” میافتند! چاه احمدی نژاد را به مردم نشان میدهند و مردم را دعوت به ورود در چاله ای که اوباش دیگر در حال کندن هستند میکنند. آیا اینها کم عقلند و مسحور حقه های آخوندی شده اند و نمیفهمند که این یک خیمه شب بازی توسط مشتی جنایتکار برای تامین ادامه جنایاتش و نجات حکومتشان است ؟ یا اینکه شارلاتهای سیاسی اند و میفهمند چه اتفاقی دارد میافتد و اما منافع طبقاتی و سیاسی دراز مدتشان اینها را از ترس یک انقلاب و تحول رادیکال به پااندازان انتخاباتی یک حکومتی فاشیست و مذهبی و دیکتاتور تبدیل کرده است؟ اینها چه کم عقل باشند چه شارلاتان، دارند برای تنوری که مردم میخواهند برای همیشه خاموش کنند هیزم کشی میکنند! (در این مطلب مختصر جای بحث در باره خود دمکراسی غربی نیست که در بهترین حالت چیزی نیست جز ابزار بازی سیاسی با رای مردم برای مشروعیت سیاسی یک حاکمیت طبقاتی. اما حتی همین دمکراسی غربی هم بر سر این جانیان اسلامی زیادی گشاد است).
مردم قبلا صحنه هایی از این بازی اصلاح و تغییر و عبور از سران رژیم اسلامی را دیده اند. عبور از فسنجانی! عبور از خاتمی! عبور از احمدی نژاد که امروز “اپوزیسیون” حقیر سر به نظام حاکم وعده اش را میدهد! مردم دیده اند که چگونه یکی از اصلی ترین مجرمین سه دهه جنایت سازمانیافته اسلامی یعنی رفسنجانی تحت عنوان تعدیل و اصلاح، زندگی میلیونها کارگر را زیر دست بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و مفتخوران سرمایه دار اسلامی ول کرد و دست آخر همین “اپوزیسیون” و رسانه های نان به نرخ روز خور غربی مردم را دعوت به عبور از رفسنجانی و سینه زدن در خدمت خاتمی دعوت کردند. مردم دیده اند که چگونه خاتمی به نام گشایش سیاسی رئیس جمهور شد و هشت سال تمام عبا تکان داد و لبخند زد و در باره کرامت انسان وراجی کرد و در عین حال ماشین سنگسار اسلامی قربانی گرفت و بزرگترین قتلهای زنجیره ای براه افتاد و دست آخر همین بادمجان دور قاب چینهای حرفه ای گفتند الان وقت عبور از خاتمی است. و بالاخره مردم دیده اند چگونه یک دلقک تمام عیار اسلامی به نام کارگر و مستضعف و پول نفت بر سفره کارگران بر سرکار آمد و با شمشیر زنگ زده اسلام به جان زنان و جوانان افتاد و اوباش اسلامی را به محل کار و زندگی کارگران فرستاد تا آیت الله های میلیاردی دسترنج کارگران را بالا بکشند. و البته امروز وقتی همان مردم جان به لب رسیده عکس این جنایتکار را در دانشگاه پیش چشمش به آتش کشیدند و با شعار “دیکتاتور بر گمشو” استقبالش کردند، همان کارچاق کنهای حرفه ای در “اپوزیسیون” و رسانه های غرب، عبور از احمدی نژاد را زمزمه میکنند!
نه خیر، حضرات محترم سرمایه داری اسلامی، بانیان و سازماندهندگان حکومت اسلامی، شما میتوانید همچنان تئاتر اسلامی انتخابات راه بیاندازید و در باره حرمت زن و رفاه کارگر و آزادی بیان و “تغییر” وراجی کنید و باهم مناظره بگذارید! اما از نظر مردم، از نگاه هفتاد میلیون انسانی که برای رها شدن از شر حکومت اسلامی شمارش معکوس را آغاز کرده اند، کلاه حرمت و کرامت انسان بر سر شما بانیان و سازماندهنگان یک حاکمیت ارتجاعی و خونین زیادی گشاد است! شما ابلهانه تصور میکنید با این نمایش خواهید توانست خود را از لحظه محاکمه در دادگاههای مردم نجات دهید. شما و حامیان سفیهتان در “اپوزیسیون” میتوانید خود را با عبور از همدیگر، یک روز عبور از رفسنجانی، روز دیگر عبور از خاتمی، روز دیگر عبور از احمدی نژاد مشغول کنید اما مردم در حال سازماندهی عبور از همه شما، عبور از نکبت اسلامی، عبور از کل حکومت اسلامی هستند. و آنگاه لحظه “مناظره” مردم از یک طرف و همه شما از طرف دیگر در پیشگاه مردم جهان شروع خواهد شد. بدانید که این “مناظره” دیگر جای شعبده بازی در باره کرامت انسان توسط شما که ٣٠ سال حرمت انسانها را پایمال کرده اید نیست. برعکس اینجا محل محاکمه است که شما باید در کنار هم به مردم بگویید در کشتار عام ۶٠ و ۶٧ چه نقشی داشته اید؛ در این سی سال، احکام چه تعداد حکم اعدام را صادر کرده اید؛ شاهد قتل چه تعداد انسان بوده اید؛ طناب دار بر گردن چند زندانی انداخته اید؛ و این لحظه ای است که مردم از روی همه شما و حکومت ننگیتان عبور کرده اند. و این لحظه ای است که تغییر واقعی رخ داده است.*
دیدگاه ها