دیر آمده اید و زود هم میخواهید بروید !!!!!!
با درود
هم میهن گرامی، جناب آقای علی بفروبی
متأسفانه نه من شما را میشناسم و نه دیگر دوستانی که در موردِ شما از آنها پرسش کردم ، با شما و سابقهء شما آشنایی دارند و ازینرو برای من کمی تعجب آور است که چگونه فردی ناشناس، خواستارِ حمایتِ مبارزین برای تشکیلِ دولتِ موقت و یا در تبعید میباشد .
علاوه بر آن ، برایم تعجب آور است که چگونه تا زمانیکه خودتان ناشناخته هستید و حداقل خود را نیز بطورِ کامل معرفی نکرده اید، خواستارِ ارسالِ مشخصاتِ دقیق از سوی دیگران برای تشکیل این به اصطلاح دولتتان شده اید .
البته قصد ندارم که بگویم که عدم آشناییِ من و یا دیگران با شما، نفیِ میهن پرست بودنِ شما را میکند، ولی آنرا نیز تأیید نمیکند .
نوشتهء شما ، واکنشهای متفاوتی را موجب گردید که اغلبِ آن پاسخها و واکنشها بسیار معقول بوده و البته برخی از آنها عجولانه نیز بودند .
از جملهء این واکنشهای عجولانه این بود که برخی شما را به ” جنبشِ پیروانِ نظامِ پادشاهی ” ارتباط داده بودند، در صورتیکه هیچیک از اعضای این جنبش، حتی نامِ شما را تا کنون نشنیده اند .
به هر حال، با اینکه پاسخِ من ممکن است شما را برنجاند، خدمتتان عرض میکنم که نظراتِ شما و دیگر نظراتِ مشابه با آن، از نظرِ سیاسی مردود میباشند و جهت روشن شدنِ منظور، در ادامه و در تکمیلِ پاسخهایی که از سوی دیگر هم میهنان دریافت نموده اید، نکاتی چند را به اطلاعتان میرسانم :
- دولت، نیروی اجراییِ حاکمیت است و تا زمانیکه هنوز نوعِ نظام و یا حکومت ( حاکمیت ) که پس از آزادیِ ایران و در پیِ یک رفراندوم و بر اساسِ رأی اکثریت انتخاب میشود، مشخص نگردیده، دولتِ شما نیروی اجراییِ کدام حاکمیت است ؟ یا شاید حاکمیتِ موجود یعنی جمهوریِ اسلامی را قبول دارید و فقط مشکلتان با دولتِ احمدی نژاد است و میخواهید در چارچوبِ حکومتِ جمهوریِ اسلامی، دولتی جایگزینی در تبعید را تشکیل دهید ؟
- نکتهء دیگر، معنای واژهء دولت میباشد : ” دولت یعنی هیئتِ حاکمه ” و ” دولتمندی یعنی توانگری ” .
ازینرو تا زمانیکه حکومتی را بطورِ مشخص مدِ نظر ندارید، هیئتِ حاکمه معنایی ندارد و همچنین از توانگری نیز برخوردار نخواهد بود .
- علاوه بر آن از واژه هایی همچون ” دولتِ موقت و دولتِ در تبعید ” استفاده فرمودید : دولتِ موقت ، از نظرِ معنا ، معمولاً در ابتدای یک حکومتِ نو بنیان، و در دورانِ گذر، تا استقرارِ ریشه ایِ حاکمیت تشکیل میشود ( مثلاً همین حکومتِ جنایتکارِ جمهوریِ اسلامی نیز در ابتدای روی کار آمدنش، دولتِ موقتِ بازرگان را تشکیل داد ) .
دولتِ در تبعید ، نیز از نظرِ معنا ، به دولتی گفته میشود که در ابتدا قانونی بوده و سپس بدلایلی مجبور به متواری شدن و یا خود تبعیدی از مملکت گردیده و سپس برای استقرارِ دوبارهء خود، در غربت تلاش میکند .
- نکتهء بسیار مهمِ دیگر اینست، که یک حکومت دارای قوای سه گانه میباشد ( قوهء قضاییه ، قوهء مقننه و قوهء اجراییه ) که دولت، همان قوهء اجراییه میباشد و همانگونه که از نامش پیداست ( قوهء اجراییه ) نیاز به بازوهای اجرایی برای تحققِ برنامه هایش را دارد و البته بازوهای اجراییِ یک دولت، وزارتخانه ها و اداراتِ وابسته به آن وزارتخانه ها میباشند .
در اینصورت، آیا این بازوهای اجرایی ( وزارتخانه ها ) در تبعید میتوانند از کارآیی و توانِ اجرایی برخوردار باشند ؟
مثلاً : وزیرِ کشاورزیِ یک دولتِ در تبعید، چه روشهای عملی را میتواند در درونِ مرزهای میهن برای رشد و بهبودِ کشاورزی به اجرا گزارد ؛
مثلاً : وزیرِ بهداشتِ یک دولتِ در تبعید، چه روشهای عملی را میتواند در درونِ مرزهای میهن برای تأسیس و تجهیزِ بیمارستانها و یا پیشگیریِ بیماریها به اجرا گزارد ؛
مثلاً : وزیرِ راه و ترابریِ یک دولتِ در تبعید، چه روشهای عملی را میتواند در درونِ مرزهای میهن برای ساختنِ جاده ها و پلها و تونلها و …… به اجرا گزارد ؛
مثلاً : وزیرِ کشور، وزیرِ دفاع و یا وزیرِ جنگِ یک دولتِ در تبعید، چه روشهای عملی را میتواند در درونِ مرزهای میهن برای مبارزه با خلافکاران و ….. داشته باشد، زمانیکه نه پلیسی و نه ارتشی دارد ؛
مثلاً : وزیرِ دادگستریِ یک دولتِ در تبعید، با کدام دادگاهها و یا با چه روشهای عملی میتواند در درونِ مرزهای میهن برای محاکمهء خلافکاران و استقرارِ عدالتِ اجتماعی در ایران فعال باشد ؛
همچنین سایرِ وزارتخانه های در تبعید : وزارت اقثصاد و دارایی، وزارتِ آموزش و پرورش ، وزارتِ نفت ، وزارتِ فرهنگ و دیگر وزارتخانه های یک حکومتِ در تبعید، با چه اهرمها و چه بوجه ای، میتوانند وجود خود را بعنوانِ نیروی اجرایی، در درونِ مرز ملموس نموده و اقداماتِ اجرایی انجام دهند ؟ !!!!!
- نکتهء دیگر، و شاید از همه مهمتر، ما که هستیم که این اجازه را داشته باشیم تا دولت تشکیل دهیم ؟
چون همانگونه که حتماً میدانید، اعضای دولت ، منتخبینِ غیرِ مستقیمِ مردم هستند؛ یعنی ابتدا مردم با رأی خود، نمایندگانشان را به پارلمان میفرستند، سپس گروهِ اکثریت یا حزبِ اکثریتِ پارلمان، دولت را تشکیل میدهد و بدین ترتیب از پشتوانهء اکثریت برخوردار میشود ؛ چه مدرکی، دالِ بر داشتنِ چنین اکثریتی دارید، که بر آن اساس، تشکیلِ دولت دهید ؟
دلایل، در ارتباط با مردود بودن و غیرِ سیاسی بودنِ پیشنهادِ شما بسیارند، که اگر این داستان ادامه یابد، به بیانِ آنها نیز خواهم پرداخت، ولی در پایان به این نکته نیز اشاره میکنم که این داستان و یا پیشنهادِ تخیلی شما، میتواند ضرباتِ بزرگِ دیگری را نیز به مبارزاتِ ملی و رهایبخش زند و با ایجادِ نفاق میانِ مغرورانِ نا آگاهِ سیاسی که همهء آنها آرزوی وزیر و وکیل شدن را دارند، مبارزه را از مسیرِ اصلی دور نماید و ایجادِ دلسردی و ناامیدیِ بیشتر در جامعه را فراهم آورد، همانطور که طرحهای شعارگونه و بی محتوای دیگری نیز، با جنجالهای بسیار به میدانِ سیاست آمدند و نتیجه اش فقط تضعیفِ روحیهء مبارزه شد، از آن جمله میتوان به رفراندومِ کاذبِ سازگارا و قیامِ غیبیِ خالقِ یزدی اشاره کرد .
با امید به اینکه نظراتِ اینجانب، موجبِ رنجشِ شما نگردیده و با این امید که اگر حقیقتاً از عاشقانِ آزادیِ میهن هستید، شما را به ژرف اندیشی راهنمایی کند .
عبدالرضا حیدری
جبهه نجات ( همپیمان با ” جنبش سیاسی- اجتماعیِ پیروانِ نظامِ مشروطه به پادشاهیِ رضا شاه دوم ” )
دیدگاه ها